صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 339

1. اگر چه نیست غیر از کوه غم فریادرس ما را

2. همان خرج فغان و ناله می گردد نفس ما را

3. مکن تکلیف سیر گلستان ما گوشه گیران را

4. که باغ دلگشایی هست در کنج قفس ما را

5. فغان کز طالع ناساز، چون گرداب در دریا

6. ز گردش نیست حاصل غیر مشتی خار و خس ما را

7. فرو رفتیم عمری گر چه در دریا چو غواصان

8. نیامد گوهری در کف به جان بی نفس ما را

9. فغان کز پوچ مغزی چون جرس در وادی امکان

10. سر آمد عمر در فریاد بی فریادرس ما را

11. عبث برق فنا بر خرمن ما می زند خود را

12. که می سازد پریشان آمد و رفت نفس ما را

13. همین بس حاصل ما در خرابات از تهیدستی

14. که در هنگام مستی ها نمی گیرد عسس ما را

15. به تلخی قانعیم از شهد شیرین جهان صائب

16. نمی سازد شکار خویش این دام مگس ما را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
* ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
شعر کامل
حافظ
* پروانه ایم، لیک نسوزیم خویش را
* در محفلی که روغن گل در چراغ نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری