صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3488

1. هر گروهی به دلیل دگر آویخته اند

2. بوشناسان به نسیم سحر آویخته اند

3. بهر فردوس گروهی که ز دنیا گذرند

4. از هوایی به هوای دگر آویخته اند

5. رگ خامی رسن گردن منصور شده است

6. میوه پخته کجا از شجر آویخته اند؟

7. پرده بردار که چون ابر پریشان گردد

8. هر حجابی که ز پیش نظر آویخته اند

9. تا به آن موی میان کس نتواند ره برد

10. زلف مشکین ترا تا کمر آویخته اند

11. چشم شوخ تو به عیب دگران مشغول است

12. ورنه صد آینه در رهگذر آویخته اند

13. غافلند از دل پر آبله خود صائب

14. ساده لوحان که به عقد گهر آویخته اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکوفه با ثمر هرگز نگردد جمع در یک جا
* محال است این که با هم نعمت و دندان شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
* باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* دلا چندم بریزی خون ز دیده شرم دار آخر
* تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل بر آر آخر
شعر کامل
حافظ