صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3550

1. دل اهل نظر آن به که گرفتار بود

2. صحت چشم در آن است که بیمار بود

3. جسم در دامن جان بیهده آویخته است

4. نور خورشید کجا خانه نگهدار بود؟

5. سر به بالین فراغت نگذارد هرگز

6. هرکه را درد سخن قافله سالار بود

7. زهر در ساغر ما چاشنی قند دهد

8. زنگ بر سینه ما مرهم زنگار بود

9. دل ندارد خبر از راز نهانی که مراست

10. در نهانخانه من آینه ستار بود

11. بیشتر باعث سرگشتگی ما فلک است

12. نقطه را سیر به بال و پر پرگار بود

13. صائب از دیده انصاف اگر در نگری

14. نیست یک خار درین باغ که بیکار بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
* چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
شعر کامل
حافظ
* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
* در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
شعر کامل
مولوی