صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3713

1. فروغ ذره به چشم من آب می آرد

2. که تاب شعشعه آفتاب می آرد؟

3. فدای آبله پای جستجو گردم

4. که از سراب سبوی پرآب می آرد

5. شکسته رنگی ما را علاج خواهد کرد

6. رخی که رنگ به روی نقاب می آرد

7. ز عشق قسمت ما نیست غیر سینه چاک

8. کتان چه از سفر ماهتاب می آرد؟

9. در آن ریاض به بی حاصلی سمر شده ام

10. که نخل موم گل آفتاب می آرد

11. ز فیض عشق ضعیفان چنان قوی شده اند

12. که موج رخت به قصر حباب می آرد

13. هزار میکده خون می کند تهی صائب

14. کسی که یک سخن تلخ تاب می آرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
* در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
شعر کامل
حافظ
* صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
* ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت
شعر کامل
حافظ
* چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست
* که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
شعر کامل
سعدی