صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 377

1. چمن پیرا اگر می دید روی چون بهارش را

2. به گلچینان هدر می کرد خون لاله زارش را

3. نگردد تشنه در گرمای صحرای قیامت هم

4. به خاطر بگذراند هر که لعل آبدارش را

5. بر آن کنج دهن از بوسه خوش جا تنگ خواهد شد

6. به این عنوان اگر خط گیرد اطراف عذارش را

7. دل هر کس که گردد خوابگاه عشق چون مجنون

8. شکوه جبهه شیران بود لوح مزارش را

9. مگر در بوستان شد جلوه گر آن قامت رعنا؟

10. که سر و انگشت حیرت گشت بر لب جویبارش را

11. فضای غنچه با جوش بهاران برنمی آید

12. دهم چون جای در دل درد و داغ بی شمارش را؟

13. کتانی می شود پیراهن تن ماه تابان را

14. که ریزد پرتو مهتاب از هم پود و تارش را

15. کسی را می رسد از خاکساران لاف دلتنگی

16. که نتواند پریشان ساختن صرصر غبارش را

17. به عهد ساعد سیمین او هر صبح از غیرت

18. به دندان می گزد خورشید دست رعشه دارش را

19. مریز از سادگی رنگ اقامت در گذرگاهی

20. که آتش زیر پا از لاله باشد کوهسارش را

21. درین بستانسرا غیرت به نخلی می برم صائب

22. که پیش از برگریز از خود فشاند برگ و بارش را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تابوت من ز تاک و کفن هم ز برگ تاک
* در میکده بباده مرا شست و شو کنید
شعر کامل
فیض کاشانی
* دو منزل یکی کرد و آمد دوان
* همی تاخت برسان تیر از کمان
شعر کامل
فردوسی
* نپندارم ای در خزان کشته جو
* که گندم ستانی به وقت درو
شعر کامل
سعدی