صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3991

1. به صبر مشکل عالم تمام بگشاید

2. که این کلید به هر قفل راست می آید

3. به قسمت ازلی باش از جهان خرسند

4. که آب بحر به آب گهر نیفزاید

5. من از کجا وبهشت برین مگر رضوان

6. به درد وداغ تو فردوس را بیاراید

7. در آن چمن که من از گل گلاب می گیرم

8. ز دور باد صبا پشت دست می خاید

9. ز آب تیغ جگرگاه خاک شد سیراب

10. هنوز از شب زلف تو فتنه می زاید

11. مشو به سنگدلی از سرشک من ایمن

12. که رشته مغز گهر رفته رفته فرساید

13. دو چشم دوخته ای برزمین ازین غافل

14. که چرخ راه تو از هر ستاره می پاید

15. چه تشنه است به خونریز خلق ابرویش

16. که در مصاف دو شمشیر کار فرماید

17. نعیم خلد حلال است بر کسی صائب

18. که دست ولب به نعیم جهان نیالاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
* هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
شعر کامل
حافظ
* مگر که لاله بدانست بی‌وفایی دهر
* که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد
شعر کامل
حافظ
* اگر هزار جفا سروقامتی بکند
* چو خود بیاید عذرش بباید آوردن
شعر کامل
سعدی