صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4003

1. ز ماه نو سفرم تا خبر نمی آید

2. حضور خاطر من از سفر نمی آید

3. غم زمانه چنان تنگ کرده دایره را

4. که صبح را نفس از سینه نمی آید

5. فشرد پنجه عقل بلند بازو را

6. کسی به تاک زبردست برنمی آید

7. چگونه بی سبب آید ز دل سخن به زبان

8. گهر به پای خود از بحر برنمی آید

9. سخن شکسته تراود ز کلک پر سخنم

10. چها به شاخ ز جوش ثمر نمی آید

11. گهر به خامه من همچو اشک در تاک است

12. چه سود جوهریی در نظر نمی آید

13. رگ بریده تاک از گریستن بس کرد

14. زمان گریه من چون بسرنمی آید

15. مدار چشم گشایش ز کلک خود صائب

16. گرهگشایی از نیشکر نمی آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از تو نوشت و داد دل آرمیده را
* غم نامه های شسته و صد ره دریده را
شعر کامل
عرفی شیرازی
* می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود
* کار من دلسوخته از سوز بسازست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چو خورشید زان چادر قیرگون
* غمی شد بدرید و آمد برون
شعر کامل
فردوسی