صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4080

1. عیسی دمی کجاست به درد سخن رسد

2. پیش از دم هلاک به بالین من رسد

3. دانی چه روز دست دعا می رسد به عرش

4. روزی که این غریب به تخت وطن رسد

5. عالم تمام پرده فانوس حسن اوست

6. اینجا به شمع طور پیرهن رسد

7. بی پرده نقش صورت شیرین نگاشته است

8. کوتیشه تا به داد سرکوهکن رسد

9. چون شمع آههای گلوسوز می کشم

10. تا باد صبح بر سر بالین من رسد

11. کی حد ماست دست درازی به شاخ گل

12. مارا بس است خاری اگر از چمن رسد

13. صائب میان اینهمه شکرلبان که هست

14. بادام چشم کیست به مغز سخن رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیستی آگه چه گویم مر تو را من؟ جز همانک
* عامه گوید «نیستی آگه ز نرخ لوبیا»
شعر کامل
ناصرخسرو
* گویی که رشته های عقیقست و لاژورد
* از لاله و بنفشه همه روی مرغزار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* سرود مجلس جمشید گفته‌اند این بود
* که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ