صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4161

1. داغ از حرارت جگرم داد می زند

2. آتش به سوز سینه من باد می زند

3. هر لاله ای که ازجگر سنگ می دمد

4. دامن به آتش دل فرهاد می زند

5. از دل نمی رسد نفس عاشقان به لب

6. بلبل ز بیغمی است که فریاد می زند

7. در خانمان خرابی خود سعی می کند

8. چون غنچه هرکه دم زدل شاد می زند

9. آیینه خانه دل من از خیال او

10. چون کوه قاف موج پریزاد می زند

11. از ترکتاز عشق کسی جان نمی برد

12. این سیل بر خرابه وآبادمی زند

13. صائب به پای خویش زند تیشه بیخبر

14. آن بی ادب که خنده به استاد می زند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
* خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
شعر کامل
حافظ
* از رهگذر خاک سر کوی شما بود
* هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
شعر کامل
حافظ
* مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
* گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
شعر کامل
سعدی