صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4168

1. زخم تو تیغ بر جگر ماه می زند

2. داغ تو خیمه بر دل آگاه می زند

3. طوفان طناب خیمه خورشید را گسیخت

4. شبنم بر این بساط چه خرگاه می زند

5. دل می کند به خویشتن اسناد اختیار

6. این قلب زر به نام شهنشاه می زند

7. آسوده است عشق ز تدبیر عقل پوچ

8. کی شیر تکیه بر دم روباه می زند

9. ایمن ز من مباش که درسینه من است

10. آهی که دشنه بر جگر ماه می زند

11. دربار خود مبند متاعی که از تو نیست

12. کاخر همان متاع ترا راه می زند

13. صائب فتاده است به نقاش چشم من

14. کی نقش بی ثبات مرا راه می زند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ
* طریق خدمت و آیین بندگی کردن
* خدای را که رها کن به ما و سلطان باش
شعر کامل
حافظ
* یار بگذشت، از همه خندان و از من خشمناک
* عمر بر من مشکل و بر دیگران آسان گذشت
شعر کامل
هلالی جغتایی