صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4169

1. زینسان که شیشه خنده مستانه می زند

2. آخر شراب بر سر پیمانه می زند

3. بیکار نیست گریه بی اختیار شمع

4. آبی بر آتش دل پروانه می زند

5. درمشک سوده تابه کمر غوطه می خورد

6. مشاطه ای که زلف ترا شانه می زند

7. در کشوری که مشرق دلهای روشن است

8. خورشید گل به روزن کاشانه می زند

9. رطل گران تکلف مخمور می کند

10. طفلی که سنگ بر من دیوانه می زند

11. ما ونگاه یار که ناآشنایی اش

12. ناخن به دل چو معنی بیگانه می زند

13. تا کعبه هست دیر ز آفت مسلم است

14. این برق خویش را به سیه خانه می زند

15. صائب کسی که بگذرد از سر سپندوار

16. خود را به قلب شعله دلیرانه می زند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
* آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
شعر کامل
حافظ