صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4374

1. شوریده تر از سیل بهارم چه توان کرد

2. در هیچ زمین نیست قرارم چه توان کرد

3. چون آبله در ظاهر اگر رنگ ندارم

4. در پرده غیب است بهارم چه توان کرد

5. شیرازه نگیرد به خود اوراق حواسم

6. برهم زده زلف نگارم چه توان کرد

7. چون گرد ز من نیست اگر پست وبلندم

8. خاک ره آن شاهسوارم چه توان کرد

9. برهم نزنم دیده ز خورشید قیامت

10. حیرت زده جلوه یارم چه توان کرد

11. در بیضه چه پرواز کند مرغ چمن گرد

12. زندانی این سبز حصارم چه توان کرد

13. کاری به مرادم نشد از نقش موافق

14. امروز که برگشت قمارم چه توان کرد

15. چون ماه درین دایره هر چند تمامم

16. از پهلوی خویش است مدارم چه توان کرد

17. از مشغله مهر ومحبت که فزون باد

18. صائب سرکونین ندارم چه توان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گر کوهکن ز پای درآمد چه جای طعن
* والله که کوه پست شود زیر بارِ عشق
شعر کامل
جامی
* فلفل فکنده است برآتش بنام ما
* آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی