صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4508

1. چرا با دل من صفایی ندارد

2. اگر درد امشب بلایی ندارد

3. ره کعبه ودیر را قطع کردم

4. بجز راهزن رهنمایی ندارد

5. که را می توان شیشه دل شکستن

6. کدامین بت اینجا خدایی ندارد

7. سفر می کنی در رکاب جنون کن

8. خرد در سفر دست و پایی ندارد

9. علم نیست در حلقه زهدکیشان

10. کسی کاوعصا و ردایی ندارد

11. نگیرد دل عارفان نقش هستی

12. زمین حرم بوریایی ندارد

13. سپهری است بی آفتاب درخشان

14. بزرگی که دست سخایی ندارد

15. ازان است یکدست افکار صائب

16. که جز دست خودمتکایی ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر توشه‌مان نیکنامی بود
* روانها بران سر گرامی بود
شعر کامل
فردوسی
* مرا عقیق تو باید شکر چه سود کند
* مرا جمال تو باید قمر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* بامداد آن لعبت خوش لب ز بهر بوی خوش
* چون گلاب پارسی بر زلف مشک‌آگین زند
شعر کامل
امیر معزی