صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4600

1. از دم تیغ است آن موی کمر خونریزتر

2. هست از مژگان میان آن پسر خونریزتر

3. گر چه شور و شر بود کم فتنه خوابیده را

4. خواب او صد پرده باشد ازنظر خونریزتر

5. کشت از دزدیده دیدنها نگاهش عالمی

6. تیغ خوبان است در زیر سپر خونریزتر

7. رخنه در دلها نه تنها می کند مژگان تو

8. کز تو هرمویی بود از نیشتر خونریزتر

9. چون دهم آب از تماشای تو چشم تر،که هست

10. چین ابروی تو از موج خطر خونریزتر

11. می گشایم چون نظر بر عارض گلرنگ او

12. می شودهر مویم از مژگان تر خونریزتر

13. در خود آرایی مکن اوقات چون طاوس صرف

14. کزدم تیغ است حسن بال وپر خونریزتر

15. سفله چون شدمست، دربیداد طوفان می کند

16. می شود از آب، تیغ بدگهر خونریزتر

17. گر چه از زنگار می گرددبرش کم تیغ را

18. شد ز خط مژگان آن شیرین پسر خونریزتر

19. از کجی هر چند آرد تیر راآتش برون

20. خلق کج از تیغ گردد در سفرخونریزتر

21. صائب از هم پیشگان از تیغ افزون کن حذر

22. کزدم تیغ است رشک هم گهر خونریزتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
* لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
شعر کامل
سعدی
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ
* تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد
* آشیان دل یک سلسله را بر هم زد
شعر کامل
فروغی بسطامی