غزل شمارهٔ 4693
1. اگر چه چهره بود بی نقاب روشنتر
2. شود عذار بتان از حجاب روشنتر
3. ز لفظ، معنی نازک برهنه تر گردد
4. رخ لطیف تو شد از نقاب روشنتر
5. بجز عرق که کند گل زروی یار، که دید
6. ستاره ای که بود ز آفتاب روشنتر؟
7. صفای روی تو از خط سبز افزون شد
8. که در بهار بود ماهتاب روشنتر
9. سیاه گشت ز پیری روان روشن من
10. اگر چه فصل خزان است آب روشنتر
11. ز گریه گفتم گردد دلم خنک، غافل
12. که گردد آتش از اشک کباب روشنتر
13. شود فزون ز نگین خانه آب و رنگ گهر
14. که در پیاله نماید شراب روشنتر
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده