صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4696

1. ترا به هرگذری هست بیقراردگر

2. مرابجز تو درین شهر نیست یار دگر

3. ترا اگر غم من نیست غم مباد ترا

4. که جز غم تو مرا نیست غمگسار دگر

5. بگیر خرده جان مرا و خرده مگیر

6. که در بساط ندارم جز این نثار دگر

7. به کوچه باغ بهشتم زکوی او مبرید

8. که وا نمی شودم دل ز رهگذار دگر

9. ز آستان تو چون نا امید برگردم؟

10. که هست هر سرمویم امیدواردگر

11. بغیر عشق که از کاربرده دست ودلم

12. نمی رود دل و دستم به هیچ کاردگر

13. مراازان گل بی خار، خارخاری بود

14. زیاده شدزخط سبز خار خاردگر

15. ز طوق فاخته درخاک دامها دارد

16. ز شوق صید توهر سروجویبار دگر

17. غبار خط نشدامسال هم عیان ز رخش

18. افتاد مشق جنونم به نوبهار دگر

19. گرفته ام زجهان گوشه ای که دل می خواست

20. چه دام پهن کنم از پی شکاردگر

21. مرا بس است سویدای خال اوصائب

22. که مهرکوچک شه راست اعتبار دگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کردار کشتیست کار سپاه
* همش باد و هم بادبان تخت شاه
شعر کامل
فردوسی
* یار بگذشت، از همه خندان و از من خشمناک
* عمر بر من مشکل و بر دیگران آسان گذشت
شعر کامل
هلالی جغتایی
* به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت
* نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد
شعر کامل
سعدی