صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4962

1. به مژگان بر نمی گردد نگاه از چشم گیرایش

2. غزالان را ز وحشت باز می دارد تماشایش

3. نگردد خامه بی شق سخن پرداز،حیرانم

4. که چون آید برون حرف از به هم چسبیده لبهایش

5. نبیند گرچه سرو از سرکشیها زیرپای خود

6. کشد خط برزمین از سایه پیش قد رعنایش

7. به اندک فرصتی خلخال سازد طوق قمری را

8. به این عنوان اگر قامت کشد سرودلارایش

9. نه گستاخی است گر برگرد آن سرو روان گردم

10. که پیش از سایه من افتاده ام یک عمر درپایش

11. ز طفلی از دهانش گرچه بوی شیر می آید

12. شکر را نی به ناخن می کند لعل شکرخایش

13. کسی چون چشم خود صائب ازان رخسار بردارد؟

14. که مانع شد عرق رااز چکیدن روی زیبایش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک بدخواهت از حسد چو بقم
* روی بدگویت از عنا چو زریر
شعر کامل
انوری
* آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ
* چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ
شعر کامل
مولوی
* به هیچ جا نرسد هرکه همتش پست است
* پرشکسته خس وخار آشیانه شود
شعر کامل
صائب تبریزی