صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4963

1. به وحشت دل کجاگردد خلاص ازچشم شهلایش ؟

2. که آهو چشم قربانی شد ازمژگان گیرایش

3. به هرجانب نظر جولان کند گل می توان چیدن

4. که شد یک دسته گل عالم ز حسن عالم آرایش

5. چه قد دلفریب است این، که گردیدند خوش چشمان

6. چوآهو سربسر خوش گردن ازذوق تماشایش

7. به کار سخت می چسبد دل و دستش به آسانی

8. بود چون کوهکن هرکس که شیرین کارفرمایش

9. مرا شمشاد قدی میکشد در خاک و خون صائب

10. که سر چون بید مجنون برندارد سرو از پایش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام همت آن رند عافیت سوزم
* که در گداصفتی کیمیاگری داند
شعر کامل
حافظ
* هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
* باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
* جز این خیال ندارم خدا گواه من است
شعر کامل
حافظ