صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5003

1. لطیفه ای عجب است این که لعل سیرابش

2. مدام می چکد وکم نمی شود آبش

3. کسی که راه به بحر محیط وحدت برد

4. غریب نیست درآغوش دشت سیلابش

5. چو مرده ای است که خوابانده اند در کافور

6. کسی که در شب مهتاب می برد خوابش

7. چو تیر سخت کمان برون عارف

8. ز مسجدی که بود رو به خلق محرابش

9. قدمی که خم شود از بار درد و غم صائب

10. نهنگ می کشد از بحر عشق قلابش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
* ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را
شعر کامل
وحشی بافقی
* جهان آفریننده یار منست
* سر اختر اندر کنار منست
شعر کامل
فردوسی
* بساط عمر مرا گو فرونورد زمانه
* که من حکایت دیدار دوست درننوردم
شعر کامل
سعدی