غزل شمارهٔ 5011
1. توانگری که نباشد به خبر اقبالش
2. نصیب مردم بیگانه می شود مالش
3. گذشت خواجه و چون عنکبوت مرده هنوز
4. مگس شکار کند رشته های آمالش
5. ازان به نان جو وآب شور ساخته ام
6. که نیست چشم و دل هیچ کس به دنبالش
7. تذرو باغچه قدس وحشتی دارد
8. که نقش ،چنگل بازست برپروبالش
9. ز چرخ سفله تمنای آبروی مدار
10. که نم برون ندهد چشمه های غربالش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده