صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5195

1. از ملامتگر ندارد یوسف بی جرم، باک

2. گرد تهمت پاک می سازد ز رخ دامان پاک

3. عیب می گردد هنر در دیده های پاک بین

4. نور ماه ناقص از روزن تمام افتد به خاک

5. از سر تقصیر ما ای محتسب گر نگذری

6. مرحمت کن حد ماباری بزن با چوب تاک

7. چرب نرمی سد راه سیل آفت می شود

8. باده زورین نمی سازد کدو را سینه چاک

9. هست ماه عید، صیقل درنظر آیینه را

10. عاشق پر دل نمی اندیشد از تیغ هلاک

11. خاکساری سرکشان رابر سر رحم آورد

12. ورنه تیر آن کمان ابرو نمی افتد به خاک

13. گلعذاری کز تراش خط صفا دارد طمع

14. زنگ را با دامن تر می کند ز آیینه پاک

15. دیدن وضع جهان بارست بر روشندلان

16. نیست صائب شکوه ای ما را ز چشم خوابناک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دنیی آن قدر ندارد که برو رشک برند
* یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند
شعر کامل
سعدی
* شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
* که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
شعر کامل
حافظ
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ