صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5300

1. گاه گاه از دیده عبرت با دنیا دیده ام

2. کی به این هنگامه از بهر تماشا دیده ام

3. چرخ تر دامن که باشد دعوی عصمت کند

4. آفتابش را در آغوش مسیحادیده ام

5. پیش چشم من سواد شهر خون مرده ای است

6. نقش خود چون لاله در دامان صحرا دیده ام

7. تیغ اگر از آسمان بر فرق من باریده است

8. خار در چشمم اگر هرگز به بالا دیده ام

9. درته پیراهن هستی نگنجم چون حباب

10. قطره نا چیز خود را تا به دریا دیده ام

11. در کنار گل چو شبنم خار دارم زیر پا

12. روی گرمی تا ازان خورشید سیما دیده ام

13. سنگ خواهد داد مزد سخت جانیهای من

14. دیده نرمی که من از کارفرما دیده ام

15. نشاه صهبای عشرت را نمی دانم که چیست

16. خوشه ای از دور در دست ثریا دیده ام

17. نیست صائب هیچ کس در خرده بینی همچو من

18. صد سواد اعظم از خال سویدا دیده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چون فندقم بر سر زنی سنگ
* ز عنابم نیابد جز تو کس رنگ
شعر کامل
نظامی
* صبر طلب می کنند از دل شیدا
* همچو براتی که بر خراب نویسند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* یارب از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
* چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
شعر کامل
صائب تبریزی