صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5323

1. کم نگردد میهمان از خانه چون آیینه ام

2. نیست قفلی بردر کاشانه چون آیینه ام

3. هر غبار آلوده ای کز خاک بر دارد مرا

4. شسته رو بیرون رود از خانه چون آیینه ام

5. زشت و زیبا وبلند و پست از روشندلی

6. در نظر آید به یک دندانه چون آیینه ام

7. کفر و دین را کرده ام تسخیر از روشندلی

8. روشناس کعبه و بتخانه چون آیینه ام

9. صاف اگر باشد شراب مشرب من دور نیست

10. کز نمدپوشان این میخانه چون آیینه ام

11. هر چه هر کس آورد باخویش مهمانش کنم

12. پاک باشد از تکلف خانه چون آیینه ام

13. چون توانم پاس روی آشنایان داشتن

14. من که از حیرت ز خود بیگانه چون آیینه ام

15. پرده خوابم به چشم دل سیاهان جهان

16. گر چه در روشندلی افسانه چون آیینه ام

17. از حجاب عشق در بیرون در چون حلقه ام

18. گرچه با عکس رخش همخانه چون آیینه ام

19. می پذیرم گرچه هر نقشی که می آید به چشم

20. در برون کردن زدل مردانه چون آیینه ام

21. تخته مشق دوصد نقش پریشان کرده است

22. از تهی چشمی دل دیوانه چون آیینه ام

23. من که بودم کعبه صدق وصفا صائب کنون

24. از فرنگی طلعتان بتخانه چون آیینه ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
* هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
شعر کامل
سعدی
* یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
* و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* بید مجنونیم برگ ما زبان خامشی است
* گل بچین از برگ ما، احوال بار ما مپرس
شعر کامل
صائب تبریزی