صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5420

1. خاک را از آب روی خود گلستان می کنم

2. قطره ای تا در بساطم هست طوفان می کنم

3. آنچنان کز لفظ گردد معنی بیگانه دور

4. در سواد شهر جولان در بیابان می کنم

5. گرچه از قسمت دم آبی نصیب من شده است

6. صد دهان زخم را چون تیغ خندان می کنم

7. از جهان آب و گل تادست شستم چون مسیح

8. دست در یک کاسه با خورشید تابان می کنم

9. تیر باران حوادث تر نمی سازد مرا

10. خواب راحت همچو شیران در نیستان می کنم

11. دیده من تا سفید از گریه چون دستار شد

12. خواب در یک پیرهن با ماه کنعان می کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی
* دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
* جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
* هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
شعر کامل
حافظ