صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5571

1. نه امروز ست سودای جنون را ریشه درجانم

2. به چوب گل ادب کردی معلم در دبستانم

3. عزیز مصرم اما در فرامشخانه چاهم

4. گل خورشیدم اما بر کنار طاق نسیانم

5. به گردخوان مردم چون مگس ناخوانده چون گردم؟

6. که من در خانه خود از حیا ناخوانده مهمانم

7. تمنای تنم چون به گرد خاطرم گردد؟

8. که چشم شور باد در جگرخوردن نمکدانم

9. ز من سنجیده وضع عالم و سنگ است رزق من

10. همانا من درین بازار پرآشوب میزانم

11. چنان محوم که اشک تلخ در چشمم نمی گردد

12. قیامت گر نمکدان بشکند در چشم حیرانم

13. لب افسوس اگر غافل به دندان آشنا سازم

14. دو چندان می برد مقراض قسمت از لب نانم

15. گلی گفتم به خواب از گلشن رخسار او چینم

16. پرید از چشم خواب از هایهوی عندلیبانم

17. نمی افتم چو اسکندر به دنبال خضر صائب

18. من آن خضرم که آب روی باشد آب حیوانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به رغم زال سیه شاهباز زرین بال
* در این مقرنس زنگاری آشیان گیرد
شعر کامل
حافظ
* گر ایوان ما سر به کیوان برست
* ازان بهرهٔ ما یکی چادرست
شعر کامل
فردوسی
* حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
* این توانم که بیایم به محلت به گدایی
شعر کامل
سعدی