صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5703

1. ادب گذشته بر روی یکدیگر دستم

2. وگرنه همچو صدف نیست بی گهر دستم

3. تهی شود به لبم نارسیده رطل گران

4. ز بس که ریشه دوانده است رعشه در دستم

5. جدا چودست سبو از سرم نمی گردد

6. ز بس به فکر تو مانده است زیر سردستم

7. گره زکار دو عالم گشودن آسان است

8. نمیرود پی این کار مختصر دستم

9. کنون که شمع برون آمده است از فانوس

10. زبال و پر کف خاکستری است در دستم

11. ز آب گوهر من روی عالمی تازه است

12. چو خاک اگر چه تهی مانده از گهر دستم

13. به فکر مور میانی فتاده ام صائب

14. عجب رگی ز سخن آمده است در دستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زلف و خط تو با هم هندوستان وطوطی
* رخسار و خال مشکین کافور و حب فلفل
شعر کامل
سلمان ساوجی
* دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
* خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
شعر کامل
حافظ
* شقایق بر سر هر کوه چون رخسار دلبر شد
* بنفشه بر لب هر جوی چون زلفین جانان شد
شعر کامل
امیر معزی