صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5729

1. ز بیم هجر شب وصل یار می لرزم

2. میان بحر ز بیم کنار می لرزم

3. یکی است نسبت هجران و وصل با دل من

4. به یک قرار من بیقرار می لرزم

5. زمین ز زلزله برخود چنان نمی لرزد

6. که من ز جلوه آن شهسوار می لرزم

7. شود ز سبزه بیگانه خون گل پامال

8. ز خط سبز بر آن گلعذار می لرزم

9. به یک جهان دل بیتاب، رشته ای چه کند

10. بر آن دو سلسله مشکبار می لرزم

11. کمان سخت پر و بال تیر می گردد

12. ز بیم هجر در آغوش یار می لرزم

13. چنان که بیجگر از غم به خویش می لرزد

14. من از مشاهده غمگسار می لرزم

15. کجاست سوخته ای تا دهد حیات مرا

16. که من به خرده جان چون شرار می لرزم

17. وطن به عزت غربت نمی رود از دل

18. چو آب در گهر شاهوار می لرزم

19. اگر چه هست گناه من از شمار افزون

20. همان ز پرسش روز شمار می لرزم

21. چه سرو تهمت آزادگی است بر من بار

22. که من به برگ خود افزون زبار می لرزم

23. خط مسلمی آفت است بی برگی

24. تو از خزان و من از نوبهار می لرزم

25. به راستی نتوان شد ز تیر مار ایمن

26. من از مساعدت روزگار می لرزم

27. به لاله زار نلرزد دل صبا صائب

28. چنین که من به دل داغدار می لرزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بدی در همه جا نام برآرم که مباد
* خون من ریزی و گویند سزاوار نبود
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* آن سفرکرده کش از ما دل گرفت
* جان فدایش هر کجا منزل گرفت
شعر کامل
جامی
* ای خوشا در مجلس روحانیان گاه صبوح
* دلنوازان عود سوز و پرده سازان عود ساز
شعر کامل
خواجوی کرمانی