صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5808

1. از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم

2. چشمی که خشک شد نبود در حساب چشم

3. از چشم و دل مپرس که در اولین نگاه

4. شد چشم من خراب دل و دل خراب چشم

5. بیدار کردن دل خوابیده مشکل است

6. ور نه به یک دو قطره شود شسته خواب چشم

7. در دست رعشه دار گهر را قرار نیست

8. شد بیقرار اشک من از اضطراب چشم

9. از حیرت جمال تو آیینه خشک شد

10. از آفتاب اگر چه شود بیش آب چشم

11. خواهد دمید سبزه خط از عذار یار

12. تا خشک می کند عرق خود حجاب چشم

13. صبح از نظاره دیده خورشید را نیست

14. کی می شود سفیدی ظاهر نقاب چشم؟

15. هر چند از آفتاب بود تلخی گلاب

16. شد تلخ از ندیدن رویت گلاب چشم

17. از بس به روی تازه خطان چشم دوختم

18. چون مصحف غبار مرا شد کتاب چشم

19. هرگز نمی رسد لب خمیازه اش بهم

20. از خانه است اگر چه مهیا شراب چشم

21. صائب شکنجه ای بتر از چشم شور نیست

22. پروای شور حشر ندارد کباب چشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن
* وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش
شعر کامل
حافظ
* نوح را کشتی شکست از لطمهٔ توفان عشق
* کس نیامد بر کنار از بحر بی‌پایان عشق
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به دشواری ز رنگ و بو گران جان دست بردارد
* که از سیمای ناخن دیرتر رنگ حنا ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی