صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5900

1. پیش از گل رخسار تو افروخته بودم

2. چون لاله به داغ تو جگر سوخته بودم

3. شد مشت شراری و مرا در جگرافتاد

4. چون غنچه اگر خرده ای اندوخته بودم

5. چون شمع درین انجمن از ساده دلیها

6. رفتم که نفس راست کنم، سوخته بودم

7. بی برگ نمی کرد مرا سردی ایام

8. گر زان که به کنج قفس آموخته بودم

9. تا صبحدم از خرمن من دود برآورد

10. شمعی که به راه تو برافروخته بودم

11. از من خبر خوبی این باغ مپرسید

12. چون لاله گرفتار دل سوخته بودم

13. شد سوخته از گرمروی منزل اول

14. هر توشه که بهر سفر اندوخته بودم

15. چون لاله ازو داغ جگر سوز به من ماند

16. شمعی که به صد خون دل افروخته بودم

17. بر آتش من حیرت رخسار تو زد آب

18. ورنه ز پریشان نظری سوخته بودم

19. شد پرده بیگانگی از جان مجرد

20. هر پاره که بر خرقه تن دوخته بودم

21. صائب جگرم داغ شد از ناله بلبل

22. هر چند درین کار نفس سوخته بودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
* میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز سروقد دلجویت مکن محروم چشمم را
* بدین سرچشمه‌اش بنشان که خوش آبی روان دارد
شعر کامل
حافظ
* چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
* بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
شعر کامل
حافظ