صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5948

1. با آن که من ندارم کاری به کار مردم

2. دایم کشم کدورت از رهگذار مردم

3. دنبال خلق گردد خود را کسی که گم کرد

4. خود را بیاب و بگذر از انتظار مردم

5. امیدواری خلق عنوان نا امیدی است

6. زنهار تا نباشی امیدوار مردم

7. از منت آب حیوان تیغ برهنه گردد

8. لب تر مساز زنهار از جویبار مردم

9. بنیاد اعتبارات پا در رکاب باشد

10. مگذار دل ز خامی بر فخر وعار مردم

11. در زیر تیغ دایم خون می خورد ز خجلت

12. هر کس به برگ سبزی شد شرمسار مردم

13. در چشم عیبجویان ظلمت همیشه فرش است

14. ز آیینه پشت بیند آیینه دار مردم

15. از سیر لاله و گل خاطر نمی گشاید

16. از مردم است صائب باغ و بهار مردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
* خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
* لطایف حکمی با کتاب قرآنی
شعر کامل
حافظ
* سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
* غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
شعر کامل
سعدی