صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5949

1. چون چشم آبگینه، هر چند پاک بینم

2. در پرده خجالت، زان روی شرمگینم

3. از زلف مشکبویان مغزم شود پریشان

4. تا ریشه کرد در دل آن خط عنبرینم

5. یک برگ کاه ایشان بی کوه منتی نیست

6. از خرمن بزرگان عمری است خوشه چینم

7. افغان که همچو پرگار با پای آهنین من

8. چندان که می زنم دور در گام اولینم

9. گفتی بمیر تا من از نو دهم حیاتت

10. ای روح بخش عالم من مرده همینم!

11. رازی که در دلم هست صائب ز طینت پاک

12. چون آب می توان خواند از صفحه جبینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پسته و فندق ز مهر و کین تو آگه شدند
* این فم از مدحت گشاد و آن ز بیمت بست فم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* به دردی کن دوای من که بیماران عشقت را
* کند درد تو درمانی کند زهر تو تریاقی
شعر کامل
سلمان ساوجی
* چنین گفت بهرام نیکو سخن
* که با مردگان آشنایی مکن
شعر کامل
فردوسی