صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6065

1. چون سکندر خانه عمر از اثر آباد کن

2. این بنای سست پی را آهنین بنیاد کن

3. می شود وقتی که فریادت شود فریادرس

4. تا نفس در سینه داری ناله و فریاد کن

5. سرو را تشریف آزادی به رعنایی فکند

6. بنده خود کن، ز رعنایی مرا آزاد کن

7. روزگار کامرانی را زکاتی لازم است

8. در حریم شعله ما را ای سمندر یاد کن

9. نیست غیر از عشق خضری در بیابان وجود

10. هر کجا گم گشته ای یابی، به عشق ارشاد کن

11. چند ای گل جلوه در کار تماشایی کنی؟

12. بینوایان قفس را هم به برگی یاد کن

13. می رساند موج کشتی را به ساحل بی خطر

14. صبر بر جور ادیب و سیلی استاد کن

15. گر دو صد تیغ زبان باشد ترا در عرض حال

16. در نیام خامشی چون سوسن آزاد کن

17. از کمند پیچ و تاب عشق صائب سر مپیچ

18. همچو جوهر ریشه محکم در دل فولاد کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکوه از پیری کنی زاهد بیا همراه من
* تا به میخانه برم پیر و جوان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* ای آشنا که گریه کنان پند می دهی
* آب از برون مریز که آتش به جان گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن
* درد عاشق نشود به به مداوای حکیم
شعر کامل
حافظ