لینک اشتراک گذاری
کپی شد
صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6331

1. رواق چرخ شد از شمع کلک من روشن

2. که دیده است ز یک شمع نه لگن روشن؟

3. اگر چراغ سهیل از نسیم کشته شود

4. توان نمودن از سیب آن ذقن روشن

5. عجب نباشد اگر سرنوشت خوان شده ام

6. که گشت از خط ساغر سواد من روشن

7. ستاره سوختگی خال چهره سخن است

8. ز نقطه ریزی کلک است این سخن روشن

9. توان ز زخم گرفتن عیار جوهر تیغ

10. ز جوی شیر بود حال کوهکن روشن

11. که ره برون ز نهانخانه عدم می برد؟

12. نگشته صبح شکرخند ازان دهن روشن

13. چراغ دل ز جگر گوشه روشنی گیرد

14. شد از عقیق لبت دیده یمن روشن

15. حدیث راست منور کند جهان صائب

16. ز روی صبح بود صدق این سخن روشن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
* گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
شعر کامل
مولوی
* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار
* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی