صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6378

1. یا حلقه ارادت ساغر به گوش کن

2. یا عاقلانه ترک در می فروش کن

3. چون می درین دو هفته که محبوس این خمی

4. سرجوش زندگانی خود صرف جوش کن

5. بسیار نازک است سخن های عاشقان

6. بگذار گوش را و سرانجام هوش کن

7. چون صبح در پیاله زرین آفتاب

8. خونابه ای که می دهد ایام نوش کن

9. از بی قراری تو جهان است پر خروش

10. این بحر را به لنگر تمکین خموش کن

11. زان پیشتر که خرج کند گفتگو ترا

12. پهلو تهی ز صحبت این خودفروش کن

13. از روی تلخ توست چنین مرگ ناگوار

14. این زهر را به جبهه واکرده نوش کن

15. وصل گل از ترانه شب عندلیب یافت

16. زنهار در کمینگه شبها خروش کن

17. از نافه می توان به غزال ختن رسید

18. جان را فدای مردم پشمینه پوش کن

19. ساقی صبوح کرده ز میخان می رسد

20. صائب وداع صبر و دل و عقل و هوش کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل را پنداشتم در عشق تدبیری بود
* من نخواهم کرد دیگر تکیه بر پندار خویش
شعر کامل
سعدی
* مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
* که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شعر کامل
صائب تبریزی
* وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
* ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را
شعر کامل
سعدی