صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6578

1. بر دل ارباب حاجت دست خود بی زر منه

2. آستین خشک را بر دیده های تر منه

3. دولت ده روزه دنیا بود نقشی بر آب

4. دل به نقش موج در دریای بی لنگر منه

5. چشم بر راه تو دارد از نگین دان تاج زر

6. دل به زندان صدف زنهار چون گوهر منه

7. بستر آرام رهرو دامن منزل بود

8. تا نگیری دامن منزل به بالین سر منه

9. جز در دل نیست امید گشاد از هیچ در

10. تا در دل می توان زد دست بر هر در منه

11. تا در آتش می توان بودن، مکن یاد بهشت

12. هست تا خون جگر، لب بر لب کوثر منه

13. نقد خود را نسیه کردن نیست کار عاقلان

14. بر زمین پیش خسیسان چهره چون زر منه

15. تا نسازی قطره خود را درین دریا گهر

16. دست خود را چون صدف بر روی یکدیگر منه

17. می به روی تازه رویان نشأه دیگر دهد

18. در بهاران صائب از کف شیشه و ساغر منه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به لشکرگاه دارم روی وبر سلطان فشانم جان
* گر آن دریاست وین خورشید من نیلوفرم باری
شعر کامل
خاقانی
* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ
* نرگس مست تو راه دل هشیاران زد
* خفته را بین که چسان بر صف بیداران زد
شعر کامل
فروغی بسطامی