صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6637

1. در مجمع ما نیست کسی را غم خانه

2. چون ریگ روان قافله ماست روانه

3. از هر دو جهان حاصل من ناوک آهی است

4. مانند کمان پاک فروشم ز دو خانه

5. رزمی است پرآشوب مصیبتکده خاک

6. بشتاب که خود را بدرآری ز میانه

7. چون تیر که در وصل کمان است گشادش

8. باشد به میان رفتن من بهر کرانه

9. با قامت خم حلقه به گوش در دل باش

10. در بحر کمان روی مگردان ز نشانه

11. در پرده شب نوش می ناب که دریافت

12. عمر ابدی خضر به یک جام شبانه

13. هر چند برآورده آن جان جهانم

14. چون خانه ندارم خبر از صاحب خانه

15. بس تیر سبکسیر که بر خاک نشاند

16. هر کس که ز ثابت قدمان شد چو نشانه

17. دل زود توان کند ز یاران مخالف

18. خوش باش به ناسازی اوضاع زمانه

19. جمعی که به معنی نرسیدند ز دعوی

20. آشوب دماغند چو حمام زنانه

21. فریاد که چون صورت دیوار ندارم

22. صائب خبر از خانه و از صاحب خانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
* در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
شعر کامل
سعدی
* خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
* که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
* می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها
شعر کامل
سعدی