صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6768

1. چه در طول امل از حرص بی باکانه آویزی؟

2. به این زلف پریشان هر نفس چون شانه آویزی

3. به روی آتشین عشق صلح از لاله رویان کن

4. به شمعی هر زمان تا چند چون پروانه آویزی؟

5. گرفتاری غذای روح باشد مرغ زیرک را

6. حرامت باد اگر در دام بهر دانه آویزی

7. ترا هست آشنایی کز جهان بیگانه ات سازد

8. به هر ناآشنا تا چند ای بیگانه آویزی؟

9. ز آغوش پدر هم یاد کن ای بی خبر گاهی

10. چه در دامان مادر اینقدر طفلانه آویزی؟

11. به قیل و قال نتوان در حریم کعبه محرم شد

12. همان بهتر که این ناقوس در بتخانه آویزی

13. نخواهی شد دگر محتاج دامنگیری مردم

14. اگر یک بار در دامان شب مردانه آویزی

15. به همت گوهر یکدانه چون مردان به دست آور

16. چو زاهد تا به کی در سبحه صددانه آویزی؟

17. مبین آیینه را بسیار در خلوت که می ترسم

18. که در دامان پاک خویش بی تابانه آویزی

19. ز مغز سنگ صائب نقش شیرین را برون آری

20. به کار عشق اگر چون کوهکن مردانه آویزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی را که همت بلند اوفتد
* مرادش کم اندر کمند اوفتد
شعر کامل
سعدی
* هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی می کنند
* چهره امروز در آیینه فردا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی