صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6807

1. نیست چون صبح ترا جز نفس معدودی

2. چه کنی چون دل شب تیره اش از هر دودی؟

3. نیست سرمایه عمر تو به جز یک دو سه دم

4. چه کنی صرف به دودی که ندارد سودی؟

5. دود اگر زلف ایازست ببر پیوندش

6. حیف باشد که به زنجیر بود محمودی

7. چون سیاووش گذشتند ز آتش مردان

8. ما به همت نتوانیم گذشت از دودی

9. عیش خود تلخ مکن صائب ازین دود کثیف

10. گر به آتش نگذاری به تکلف عودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم
* به شرط آن که به دست رقیب نسپاری
شعر کامل
سعدی
* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی