صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6818

1. بوسه از کنج لب یار نخورده است کسی

2. ره به گنجینه اسرار نبرده است کسی

3. من و یک لحظه جدایی ز تو، آن گاه حیات؟

4. اینقدر صبر به عاشق نسپرده است کسی

5. لب نهادم به لب یار و سپردم جان را

6. تا به امروز به این مرگ نمرده است کسی

7. ریزش اشک مرا نیست محرک در کار

8. دامن ابر بهاران نفشرده است کسی

9. آب آیینه ز عکس رخ من نیلی شد

10. اینقدر سیلی ایام نخورده است کسی

11. غیر از آن کس که سر خود به گریبان برده است

12. گوی توفیق ازین عرصه نبرده است کسی

13. داغ پنهان مرا کیست شمارد صائب؟

14. در دل سنگ شرر را نشمرده است کسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشید زرین سپر برگرفت
* شب آن شعر پیروزه بر سر گرفت
شعر کامل
فردوسی
* مکن بد که بد بینی از یار نیک
* نیاید ز تخم بدی بار نیک
شعر کامل
سعدی
* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی