غزل شمارهٔ 6854
1. غم دو دیده پر خون ما کجا داری؟
2. به سرمه چشمی و چشمی به توتیا داری
3. ز برق و باد گرو می برد به گرمروی
4. ز عذر لنگ، سمندی که زیر پا داری
5. شراب ما سر منصور را به چرخ آرد
6. تو زود مست کجا ظرف جام ما داری؟
7. گره ز غنچه تصویر باز کرد نسیم
8. تو از حجاب همان بند بر قبا داری
9. دلم به حال تو ای سینه سخت می سوزد
10. که خانه پهلوی آتش ز بوریا داری
11. رسد چو حادثه ای با فلک درآویزی
12. همیشه طعنه طوفان به ناخدا داری
13. غم گرفتگی دل چه می خوری صائب؟
14. ز خامه شکرافشان گرهگشا داری
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده