صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6964

1. زمین از ترکتاز او غباری

2. فلک از کاروانش شیشه باری

3. بهشت از گلشن لطفش نسیمی

4. جحیم از آتش قهرش شراری

5. بهار از گلستانش برگ سبزی

6. خزان از دفتر او رقعه داری

7. به هر سو همچو خالش تیره روزی

8. به هر جانب چو زلفش بی قراری

9. بود یک چاربرگه چار عنصر

10. در آن گلشن که او دارد قراری

11. خرابات است کاسه سرنگونی

12. که از بزمش فتاده برکناری

13. به گلشن داد رخساری گشاده

14. به گلخن داد چشم سرمه داری

15. به سنبل خاطر آشفته بخشید

16. به شبنم داد چشم اشکباری

17. خداوندا به صائب رحمتی کن

18. که شد یک قطره خوی از شرمساری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
* تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
شعر کامل
سعدی
* می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو
* وه که جز محنت و اندوه نشد حاصل ازو
شعر کامل
جامی
* بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب
* بروی آب بود منزلی که من دارم
شعر کامل
رهی معیری