صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6973

1. تا کی ز دود غلیان دل را تباه سازی؟

2. این خانه خدا را تا کی سیاه سازی؟

3. تا کی برای دودی آتش پرست باشی؟

4. تا چند همچو حیوان با این گیاه سازی؟

5. تا چند شمع ماتم در بزم دل فروزی؟

6. هر دم که سربرآرد همرنگ آه سازی

7. لوح وجود انسان آیینه ای خدایی ا ست

8. این قسم مظهری را تا کی سیاه سازی؟

9. در یک شمار باشد جادو و دود، تا کی

10. این قسم جادویی را از دل پناه سازی؟

11. رنجی نبرده ای زان در سوختن دلیری

12. یک برگ را نسوزی گر یک گیاه سازی

13. خندید صبح پیری وقت سفیدکاری است

14. طومار زندگی را تا کی سیاه سازی؟

15. غلیان به کف ندارد جز اشک و آه چیزی

16. تا کی به اشک جوشی، تا کی به آه سازی؟

17. از ریشه گر برآری این برگ بی ثمر را

18. هر موی بر تن خود زرین گیاه سازی

19. هر دم که تیره نبود صبح گشاده رویی است

20. صبح وجود خود را تا کی سیاه سازی؟

21. گر ترک دودگیری، آیینه درون را

22. در عرض یک دو هفته روشن چو ماه سازی

23. وقت است وقت صائب کز دود لب ببندی

24. روشنگر دل خود ذکر اله سازی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ
* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی
* تو بشکن جوز این تن را بکوب این مغز را درهم
* چرا اندر چراغ عشق چون روغن نمی‌آیی
شعر کامل
مولوی