صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 880

1. در هوای ابر لازم نیست در مینا شراب

2. می کند هر قطره باران کار صد دریا شراب

3. شب نشین با دختر رز عمر جاوید آورد

4. فیض آب خضر دارد در دل شبها شراب

5. تنگنای شهر جای نشأه سرشار نیست

6. داد جولان می دهد در دامن صحرا شراب

7. لاله در خارا خمار از باده لعلی شکست

8. می شود از سنگ بهر میکشان پیدا شراب

9. می زنم جوشی به زور باده در دیر مغان

10. سالها شد تا چو خم دارد مرا بر پا شراب

11. حسن سعی نوبهار از سرو و گل ظاهر شود

12. می نماید خویش را در ساغر و مینا شراب

13. تیغ کوه از چشمه سار ابر گردد آبدار

14. سربلندان را رسد از عالم بالا شراب

15. نیست از تدبیر، می دادن به ما دیوانگان

16. کار روغن می کند بر آتش سودا شراب

17. ما خمارآلودگان را بی شرابی می کشد

18. عمر ما باقی است، تا باقی است در مینا شراب

19. نیست پای شمع را از شمع جز ظلمت نصیب

20. زنگ نتوانست بردن از دل مینا شراب

21. چون پر پروانه سوزد پرده ناموس را

22. چون شود از عکس ساقی آتشین سیما شراب

23. برق عالمسوز نتواند به گرد ما رسید

24. این چنین کز خویش بیرون می برد ما را شراب

25. باده می باید که باشد، عقل گو هرگز مباش

26. در کدوی سر خرد کم به که در مینا شراب

27. زاهدان خشک را چون توبه می در هم شکست

28. این سزای آن که می گیرد به استغنا شراب

29. دست چون از دامن مینای می کوته کنیم؟

30. می دهد ما را خبر از عالم بالا شراب

31. تا نمی در جویبار همت سرشار هست

32. کی کند صائب گدایی از در دلها شراب؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
* بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
شعر کامل
حافظ
* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
* سر و زر در کنف همت درویشان است
شعر کامل
حافظ