سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 143

1. جز نقش صورتت دل، نقشی نمی‌پذیرد

2. تو جان نازنینی و ز جان نمی‌گزیرد

3. ما غرق آب و زاهد، دم می‌زند ز آتش

4. گو: دم مزن که این دم با ماش در نگیرد

5. پروانه‌وار خواهم، در پای شمع مردن

6. کو هر سحر به بویش، پیش صبا بمیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی
* که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
شعر کامل
صائب تبریزی