سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. من کیستم؟ تا با شدم، سودای دیدار شما

2. اینم نه بس کاید به من، بویی ز گلزار شما؟

3. چشمم که هر دم می‌کند، غسلی به خوناب جگر

4. با این طهارت نیستم، زیبای دیدار شما!

5. سیم سیاه قلب اگر، هرگز نپالودی مژه

6. کی نقد اشک ما روان، گشتی به بازار شما؟

7. ای هر سر موی تو را، سرمایه هستی بها!

8. با آن که من خود نیستم، هستم خریدار شما

9. باری است سر بر دوش من، خواهد فکند این بار، من

10. باری، چو باری می‌کشیم بر دوش هم بار شما

11. با آنکه مویی شد تنم، از جور هجران و ستم

12. حاشا که من مویی کنم، تقصیر در کار شما

13. دل با عذار ساده‌ات، جمعیتی دارد، ولی

14. تشویش سلمان می‌دهد، هندوی طرار شما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
* درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
شعر کامل
حافظ
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
* لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
شعر کامل
سعدی