سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 185

1. در خرابات مرا دوش به دوش آوردند

2. بی‌خودم بر در آن باده فروش آوردند

3. شهسواری که نیامد به همه کون فرود

4. بر در خانه خمار فروش آوردند

5. دوش بر دوش فلک می‌زنم امروز که دوش

6. مستم از کوی خرابات به دوش آوردند

7. مطربان زیر لب از پرده‌سرایی، بانی

8. تا چه گفتند؟ که نی را به خروش آوردند

9. ساقیان داروی بیهوشی می در دادند

10. دل بیهوش مرا باز به هوش آوردند

11. شاهدان این همه دلهای پریشان را جمع

12. به تماشای گل غالیه پوش آوردند

13. عشوه دادند فریب و دل و دین را ستدند

14. هوش بردند و نکات و نی و نوش آوردند

15. چشم و ابروی تو از گوشه خود سلمان را

16. در خرابات کشان از بن گوش آوردند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جانب سفر آن تُرک تندخو رفتست
* خبر دهید مرا کز کدام سو رفتست
شعر کامل
جامی
* چنان سست است بازارم که می‌کاهد خریدارم
* جوی از قیمت من گر فروشندم به یک ارزن
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* شکنج زلف سیاه تو بر سمن چو خوشست
* دمیده سنبلت از برک نسترن چه خوشست
شعر کامل
خواجوی کرمانی