سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 236

1. ای عمر باز رفته، نمی‌آیی از سفر

2. وی بخفت خفته، هیچ نداری ز ما خبر

3. ما همچنان خیال تو داریم، در دماغ

4. ما همچنان جمال تو داریم، در نظر

5. از بوی تو هنوز نسیم است با صبا

6. وز روی تو هنوز نشانی است در قمر

7. سر می‌زنیم بر در سودای وصل و هیچ

8. از سر خیال وصل نخواهد شدن بدر

9. دل رفت و عمر رفت و روان رفت و بعد ازین

10. ماییم و آه سرد و لب خشک و چشم تر

11. رفتی و در پی تو نه تنها دل است و بس

12. جان عزیز نیز روان است، بر اثر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* از صحبت ناجنس به کامل نرسد نقص
* از تلخی بادام چه پرواست شکر را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
* گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
شعر کامل
صائب تبریزی