سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 235

1. کار شد تنگ برین دل، خبر یار کنید

2. دوستان! بهر خدا، چاره این کار کنید

3. سیل عشق آمد و این بخت گران خواب مرا

4. گر خبر نیست ازین واقعه، بیدار کنید

5. اثری کرد هوا در من و بیمار شدم

6. به دو چشمش که علاج من بیمار کنید

7. هیچمان از طرف کعبه چو کاری نگشود

8. بعد از این روی به میخانه خمار کنید

9. کافران تا به چنین حسن بتی را بینند

10. به چه رو روی به سوی بت فرخار کنید؟

11. در رخش آنچه من ای مدعیان می‌بینم

12. گر ببینید شما، همچو نی اقرار کنید

13. در جمال و رخ او ای مه و مهر ارنگرید

14. هر دو چون سایه سجودی پس دیوار کنید

15. می به چشم خوشش آورده‌ام اقرار مباد

16. که به سلمان نظر از دیده انکار کنید!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی
* بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا
شعر کامل
مولوی
* بازیچه امواج بود کشتی خالی
* دل را ز غم و درد سبکبار مدارید
شعر کامل
صائب تبریزی
* گل چو درگیرد چراغ از شمع کافوری صبح
* بلبل شوریده چون پروانه ناپروا شود
شعر کامل
سلمان ساوجی