غزل شمارهٔ 253
1. عارفا لعل لبش می میدهد هشیار باش
2. چشم مستش رهزن خواب است هان! بیدار باش
3. گر به دین عشق او اقرار داری، عشق او
4. منکر عقل است و دین، از عقل و دین بیزار مباش
5. عیسی لطفش دوا میبخشد و جان میدهد
6. گر تو داری این هوس گه مرده گه بیمار باش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده