سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 351

1. ای میوه رسیده ز بستان کیستی

2. وی آیت نو آمده در شان کیستی؟

3. جانها گرفته‌اند تو را در میان چو شمع

4. جانت فدا تو شمع شبستان کیستی؟

5. هر کس به بوی وصل تو دارد دلی کباب

6. معلوم نیست خود که تو مهمان کیستی؟

7. جانها به غم فرو شده اندر هوای تو

8. باری تو خوش بر آمده جان کیستی؟

9. آن توایم ما همه بگذار آن همه

10. با این همه بگو که تو خود آن کیستی؟

11. سلمان مشو ز عشق پریشان و جمع باش

12. اول نگاه کن که پریشان کیستی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
* گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
شعر کامل
مولوی
* نفس سوخته لاله خطی آورده است
* از دل خاک، که آرام در آنجا هم نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو گفتی نه شب بود پیدا نه روز
* نهان گشت خورشید گیتی‌فروز
شعر کامل
فردوسی